مستِ هُشیار یا هُشیارِ مست
نگاهی به مناظرة « مست و هُشیار» پروین اعتصامی
* زندگانی پروین
بدون تردید در ادب فارسی، پروین اعتصامیبا آثار تعلیمیارزشمند خود دارای جایگاه ویژه ای
است. بسیاری از کارشناسان ادبیات، وی را به عنـوان مشهورترین و برجسته ترین شاعر زن به
حساب می آورند.
رخشنده اعتصامیمعروف به پروین اعتصامیدر 25 اسفند 1285 شمسی در شهر تبـریز پا به
هستی گذاشت. وی دختر نویسنده و مترجمِ دانشمند معاصر مرحوم یوسف اعتصامیآشتیانی
( اعتصام الملک) بود. از کودکی ذوق و قریحة شاعری او آشکار شـد و با تشویق و حمایتهای
پدرش و در اثر همنشینی با بزرگانی چون ملک الشعرای بهـار، علی اکبر دهخدا و ... توانست
استعداد ناب خود را در شعر و شاعری به نمایش بگذارد و در همان دوران جوانی شهرت یافت.
وی درعمر کوتاه سـی و چهار سالة خود توانست آثارگرانقدری را به یادگار گذارد. اشعار او از
برجسته ترین نمونههای شعر تعلیمیمحسوب میشـود. پروین در 15 فروردین سـال 1320
شمسی بر اثر بیماری حصبه در تهـران درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س)، در آرامگاه
خانوادگیاش، به خاک سپرده شد.
* ویژگیهای شعر پروین
زبان شعری پروین به زبان شاعران گذشته چون : ناصرخسـرو، منوچهری، سعدی، حافظ و...
نزدیک است. وی دراشعار خود از تمثیل، حکایت وقصه بسیار بهره میگیرد. بیشتر شعرهای
پروین در قالبهای قطعه، قصیده و مثنوی میباشد، اما اوج مهارت وی را باید در مناظرات
او جست و جو کرد.
* مناظره در ادب فارسی
دکتر سیروس شمیسا در کتاب «
انواع ادبی» آورده است:
« در مناظره بین دو چیـز بر سـر برتری و فضیلت خود بر دیگری نزاع و اختلاف لفظی در
میگیرد و هر یک با استدلالاتی، خود را بر دیگری ترجیح مینهد و سرانجام یکی مغلوب
یا مجاب میشود. ظاهراً اوّلین شاعری که به نوع ادبی مناظره پرداخته است، اسدی توسی
صاحب گرشاسب نامه و لغت فرس میباشد. از او مناظراتی به اسمهای مناظرة آسمان و
زمین، مغ و مسلمان، نیزه و کمان، شب و روز، عرب و پارسی به جا مانده است.»
مناظره فقط درشعر دیده نمی شود، بلکه گاهی به صورت نثر نیز جلوه گر است. درگلستان
سعدی جدال سعدی با مدّعی، نمونة یک مناظرة منثور است. مناظره یا سؤال و جواب در
پیش از اسلام هم در ادبیات ما سابقه داشته است و مثلاً در منظومة درخت آسوریک دیده
میشود.
هر چند اسدی توسی را مبتکر مناظره در ادب فارسی ذکر کرده اند، اما بهترین نمونههای
مناظـره را در دیوان پروین اعتصامیمیبینیم. در دیوان او از 248 قطعه شعر، 65 شعر
حالت مناظره دارد.
* تحلیل و زیبایی شناسی
مناظرة « مست و هُشیار»
بدون تردیـد مناظـرة « مست و هُشیار» از بهترین قطعات پروین و یکی از زیبـاترین
مناظرات ادب فارسی محسوب میشود:
مُحتسِب، مستی به ره دید و گریبانش
گرفت
مست
گفت: «ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست»
گفت: « مستی، زان سبب افتان و خیزان می
روی»
گفت: «
جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست»
گفت: « میباید تو را تا خانة قاضی بَرَم»
گفت:
« رو، صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست»
گفت: « نزدیک است والی را سرای، آنجا
شویم»
گفت: «
والی از کجا در خانة خمّار نیست؟»
گفت: « تا داروغه را گوئیم، در مسجد
بخواب»
گفت:
« مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست»
گفت: « دیناری بده پنهان و خود را
وارهان»
گفت:
« کار شرع، کار درهم و دینار نیست»
گفت: « از بهر غرامت، جامهات بیرون
کنم»
گفت:
« پوسیده ست، جز نقشی ز پود و تار نیست»
گفت: « آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه»
گفت:
« در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست»
گفت: « میبسیار خوردی، زان چنین بی خود
شدی»
گفت:
«ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست»
گفت: « باید حد زند هُشیار مردم، مست
را»
گفت: «
هُشیاری بیار، اینجا کسی هُشیار نیست»
این مناظره در ده بیت در قالب قطعه و در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن یعنی بحر رمل
مثمن محذوف سروده شده است. پروین در این شعر با بهره گیری از طنزی ظریف و لطیف به
خوبی ترسیم گر جامعة پُر از فساد و تزویر عصر خودش است و نابسامانیهای اخلاقی چون
رشوه خواری، باج خواهی، می
خواری، دورویی، بی حرمتی و ... را به نمایش میگذارد.
در این شعر با پنج تیپ شخصیتی در جامعه مواجه هستیم؛ مست، محتسب، داروغه، حاکم و
قاضی.
مست نمایندة مردم جامعه است که فقر در تار و پود آنها تنیده شده است. نماد کسی که به
ظاهر گمراه است، اما دارای ضمیری آراسته
و از مسائل شرعی آگاهی کافی دارد.
محتسب ( هُشیار ) مأموری است که کارِ وی نظارت بر اجرای احکام دین است، اما از وظیفة
اصلی خود غافل است و به دنبال رشوه گیری میباشد. نماد کسی که به ظاهراز مسائل شرعی
آگاه است، اما در واقع مستِ
لذایذ و دلبستگیهای دنیایی میباشد.
این دو، شخصیتهای اصلی حکایت محسوب می شوند و سه شخصیت دیگر یعنی داروغه،
قاضـی و حاکم حضوری کمرنگ در قصه دارند، اما پروین به خوبی توانسته است در مجالی
اندک این شخصیتهای غافل و فاسد جامعه را به خواننده
بشناساند.
نکتهای که مخاطب شعر باید به آن توجه داشته باشد این است که محتسب به عنوان یک
آمر به معروف و ناهی از منکر فقط می تواند به مست که خلافی اخلاقی از لحاظ شرعی انجام
داده است، تذکر بدهد و نمیتواند عملاً با او برخورد نماید. به همین دلیل از مست میخواهد
در مسجد بخوابد تا داروغه
را که مأمور حکومت است، برای دستگیری وی خبر نماید.
درست است که مست کاری خلاف شرع انجام داده است،ولی محتسب به عنوان یک مأمور
دینی، رفتار خوبی با مست ندارد. محتسب یقة مست را میگیرد و به او بی حرمتی میکند
که از دیدگاه مست این عمل حیوانی او پسندیده نیست. جالب در این است که مست اعتراض
خود را به این عمل زشت محتسب، بسیار محترمانه بیان میکند و او را «ای دوست» خطاب
مینماید.
قاضی شهر که باید در همه حال هوشیار و بیدار باشد، در خواب غفلت به سر میبرد و حاکم
شهر که باید نمونهای از انسانهای درست و عادل باشد، متأسفانه در نیمه شب در میخانه به
سر میبرد.
فساد و تباهی در جامعه و مسئولان شهر ریشه دوانیده است و در چنین شرایطی بی عدالتی و
فقر حرف اوّل را در جامعه میزند.
در این شعر به یکی از سنتها و رسوم عصر قاجار و پهلوی اوّل نیز اشاره شده است. در آن
دوران، بدون کلاه در بین مردم ظاهر شدن، نوعی ننگ، بی احترامیو بی ادبی تلقّی میشد.
حتّـی کسانی که به این عمل دست میزدند، تنبیه و مجازات میشـدند و جریمـه پرداخت
می کردند.
پروین در این مناظره یا سـؤال و جواب، از زبان مست سخنان منطقی و قابل قبولی را مطرح
مینماید، به طوری که در پایان شعر، مخاطب با این استدلالهای بجا و منطقیِ مست، مجاب
میشود.
ضربة نهایی و تأثیرگذار در مصراع پایانی شعر کاملاً مشهود است. وقتی که محتسب به مست
میگوید که مردم آگاه و خردمند باید مجازات شرعی را در بارة تو اجرا نمایند؛ مست بلافاصله
پاسخ میدهد که اگر میتوانی انسان آگاه و خردمندی پیدا کن، زیرا در این جامعه انسان آگاه
پیـدا نمیشود. در واقع مست با این کلام پایانی خود دیگـر جایی برای سخن گفتن باقی نمی
گذارد و محتسب را کیش و مات میکند.
سخن آخر اینکه پروین اعتصامیبا این شعر روان، یکدست، منسجم و تاثیـرگذار خود که با
چاشنی طنز همراه شـده است و اوضاع سیاسی و اجتماعی عصـر خود را به بهترین وجهی به
نمایش میگذارد، یکی از زیباترین مناظرات ادب فارسی را خلق کرده
است.
عباس رسولی املشی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات
فارسی
جمعه 22 / 1 / 1399 ـ لنگرود
* منابع و مآخذ:
ـ اعتصامی، پروین( 1396 )، دیوان شعر، با مقدمة ملک الشعرای بهار، چاپ اوّل، تهران: انتشارات
سپهر ادب.
ـ شمیسا، دکتر سیروس ( 1394 )، انواع ادبی، چاپ پنجم، تهران:
نشر میترا.
ـ سنگری، محمّدرضا و دیگران ( 1381 )، كتاب درسی زبان و ادبیّات فارسی ( 1 ) و ( 2 ) عمومی
پیش دانشگاهی، چاپ هشتم، شركت چاپ و نشركتاب
های درسی ایران.